منو آکاردئونی

به نام خدایی که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است.

● نقش خانواده در سلامت روان فرزندان چیست؟

خانواده از مهمترین عوامل موثر در رشد همه جانبه کودک است. تاثیر خانواده بر کودک بدون مقدمه با قدرت فراگیری خاصی آغاز و در سراسر زندگی فرد آشکار می‌شود. تاثیر روابط صحیح بین والدین و فرزندان و اهمیت آن بر هیچ کس پوشیده نیست زیرا کودکان دارای خصوصیت “اخلاق دیگر پیرو”هستند. یعنی با چشم بسته رفتار والدین خود را تقلید می‌کنند و به همین علت کارشناسان تعلیم و تربیت همگی بر این باورند که نقش والدین در شکل گیری شخصیت کودکان غیرقابل انکار و از مهمترین عوامل در تامین بهداشت روان کودکان است. نظریات روانکاوی نیز بر اهمیت اثرگذاری تجارب اولیه و روابط کودک و والدین بر رفتارها و نگرش کودک تاکید دارد و نظریه پردازان در یادگیری اجتماعی نیز به افزایش یادگیری درخانواده اهمیت می‌دهند و از این دریچه به مفهوم خانواده می‌نگرند و بر میزان اثرگذاری پدر و مادر بر کودک ونقش آنها در تامین سلامت روان تاکید می‌کنند.

● ویژگی‌های یک خانواده خوب

1) فرزندان در خانواده مورد پذیرش و کانون عشق و توجه بوده خود نیز از آن آگاه باشند. 
۲) فرزندان از آزادی متناسب با سن و نیازهای خود در چارچوب ضوابط اخلاقی و تربیتی متعادل برخوردار باشند.

3) به آ‌نان متناسب با سن و توانایی‌هایشان مسئولیت داده شود. 

4) آنچه را که احساس می‌کنند بدون ترس و واهمه برای پدر و مادر خود بیان کنند. 
۵) بتوانند افکار خود را با والدین در میان گذاشته ، از تجربه ،‌تبادل نظر و فکر آنها بهره‌مند شوند. 
۶) اشتباه‌ها و خطاهای آنان ، بدون تنبیه بدنی ، تمسخر و ایجاد سرافکندگی اصلاح و بهبود یابد. 
۷) حس تعامل ،همدلی و تعاون در محیط گرم و صمیمی خانواده به آنها منتقل شود. 
۸) بیشتر به موفقیت‌ها و پیشرفت‌های فرزندان تکیه شود تا به شکست‌ها و خطاها.

در صورتی که والدین حداقل دو نکته را در برقراری ارتباط با فرزندان خود مورد توجه قرار دهند به تامین بهداشت روانی آنان کمک کرده‌اند که یکی وجود “احترام” در روابط است و منظور از آن رفتاری است که احساس ارزشمندی رضایت و خشنودی را در طرف مقابل ایجاد کند.

و دیگری وجود احساس “ تفاهم وهمدلی” می‌باشد.

نخست باید این احساس درک و تفاهم بین والدین و فرزندان ایجاد شود تا پس از آن راهنمایی،آموزش، پند و اندرزو ... اثربخش باشد.

به طور کلی باید گفت احساسات بخشی از خصوصیات وجودی ما را تشکیل می‌دهند. ما می‌توانیم زمان و نحوه بروز آنها را خودمان تعیین کنیم به شرط آنکه از وجودشان آگاه باشیم و برای کودکان مهم است که بدانند چه احساسی دارند تا از تجمع احساسات ناشناخته و بهم ریخته در درونشان کاسته شود. والدین با انعکاس عواطف و احساسات فرزندان همان گونه که هستند و نه آن گونه که خودشان تفسیر می‌کنند باعث می‌شوند تا خود آنها به صورتی مبتکرانه در صدد تغییر، ‌اصلاح و بهبود خویش برآیند. 

فواید مهارت تفکر خلاق در کودکان

این توانایی در تصمیم گیری و نیز حل مسئله سهیم است، بدین صورت که با استفاده از آن، راه های جایگزین در هنگام تصمیم گیری ها و نیز نتایج متنوعی از اعمال فرد یافت می شود. این ویژگی باعث می شود که فرد فراتر از آنچه که به صورت مستقیم تجربه می کند را دریابد. همچنین در مواقعی که نیازی به تصمیم گیری نیست، این مهارت سبب می شود که او در برخورد با وقایع روزمره زندگی منعطف عمل کرده و خود را با آنها سازگار کن.

پرورش خلاقیت در کودکان

برای تقویت خلاقیت در کودکان راه های زیادی وجود دارد. در زیر به چند مورد پرداخته شده است. توصیف های مثبت از ایده ها و کارهای کودکان، تشویق پرسش های باز با نگاهی مثبت و تحسین آمیز از ایده ها و کارهای خلاقانه کودک استقبال کنید و با پرسش های باز، یعنی پرسش هایی که در آن کودک کمی باید تامل کند، وی را به تفکر خلاقانه سوق دهید.

  • دستیابی به درک عمیق تر از راه هنر

با استفاده از هنر و تشویق کودکان به انتخاب هنر مورد علاقه خود، آنها را به درک عمیق رهنمون شوید.

  • بازی خلاقانه، محیط مناسب

همواره سعی کنید با استفاده از بازی های خلاقانه در محیطی که متناسب با آن بازی هاست، در ارتقای تفکر خلاق کودک بکوشید.

  • موسیقی و فعالیت های حرکتی

موسیقی و فعالیت های حرکتی می تواند به عنوان یکی از راه های مهم پرورش خلاقیت در کودکان مورد استفاده والدین قرار گیرد.

  • بازی ها

والدین عزی میتوانند با استفاده از بازی های گروهی، نمایش، پیک نیک داخلی و داستان خوانی جهت ارتقای خلاقیت کودک خود، گام های موثری بر دارند.

  • اسباب بازی ها

 والدین عزیز در خرید اسباب بازی های کودک سعی در انتخاب اسباب بازی های واگرا (انواع لگو ها) در مقابل اسباب بازی های همگرا (انواع پازل) داشته باشند.

چهارشنبه دی 22

ترس از تاریکی در کودکان

یکی از مشکلات عمده بچه‌ها ترس از تاریکی است. در این مقاله به بررسی ترس‌های شایع در کودکان می‌پردازیم؛

برخی از روانشناسان معتقدند ترس‌های کودک در سن زیر 5 سالگی، بیشتر از هر زمان دیگری رخ می‌دهد چرا که در این سنین قوه تخیل کودکان بسیار بالاست و کودک در این سن قادر به تشخیص تخیل از واقعیت نیست. یک سایه در گوشه تاریکی از اتاق خواب کودک می‌تواند به راحتی تبدیل به یک جانور سه سر شود! با توجه به اینکه کودکان قوه تخیل خود را در شب بیشتر به کار می‌اندازند بنابراین آنها در شب آسیب پذیر‌ترند.

ترس از تاریکی از کجا منشا می‌گیرد؟

یکی از بیشترین عوامل ایجاد ترس در کودک تلویزیون است، چرا که صداها و تصاویر تلویزیون، بیشتر از هر عامل دیگری می‌تواند ذهن کودکان را تحت تاثیر قراردهد.ایجاد جلوه‌های ویژه فیلم‌هایی که در آنها، حیوانات حرف می‌زنند و اسبهای تک شاخی که پرواز می‌کنند می‌تواند به تخیلات کودک رنگ واقعیت ببخشند ممکن است در کارتونها و فیلمها این موجودات بامزه و زیبا لذت‌بخش باشند ولی در دیگر برنامه‌هایی که موجودات عجیب و غریب صداهای وحشتناکی از خود در‌می‌آورند به همراه موزیک‌هایی که اتفاقات ساده را ترسناک جلوه می‌دهند، بدون شک تاثیر زیادی بر کودکان خواهند‌ گذاشت.

از دیگر موارد ایجاد ترس در کودک، تصاویر کتاب‌ها، داستان‌ها و بازی‌های ترسناکی است که باعت می‌شود کودک در مورد آنها فکر کند و مسلما در تاریکی این افکار موجب ایده ‌پردازی ترس در کودک می‌گردد.

روش‌های کمک به کودک برای غلبه بر ترس از تاریکی

 

دادن قوت قلب به کودک:

با کودک خود در مورد آنچه که او فکر می‌کند یا احساس می‌کند که در تاریکی می‌بیند صحبت کنید و با او با احترام برخورد کنید و به او اطمینان دهید که ترس او طبیعی است و وقتی که او بزرگ شود این ترس‌ها کمتر خواهد‌شد. از گفتن این جمله که ترس او احمقانه است خودداری کنید چرا که این گفتار در کودک شما احساس شرمندگی و گناه به وجود می‌آورد و در نهایت باعث می‌شود کودک راجع به ترسهایش با شما صحبت نکند.

ایجاد احساس امنیت و راحتی در کودک:

مهمترین کاری که شما می‌توانید انجام دهید آن است که حمایت خود را از کودک، به نمایش بگذارید توجه داشته‌ باشید، به کودک خود نشان دهید که تحت حمایت شما قرار‌ دارد، این کار احساس امنیت را در کودک بالا می‌برد پس به او بگویید که نیاز به نگرانی نیست و همه چیز در خانه امن است و هیچ چیز نمی‌تواند به او آسیب برساند.

جلوگیری از افزایش ترس:

اگر فرزند شما از این می‌ترسد که در خانه یا زیر تخت هیولا وجود دارد باید از تقویت این ترسها جلوگیری کنید شاید این ترس، با یک بازی بیشتر تقویت شود. این گونه ترس‌ها حاصل تخیل کودکان است که آن‌ها را، واقعی تصور می‌کنند. بازی‌ها و داستان‌های ترسناک، ترس کودک را تشدید می‌کند.

علل لجبازی در کودکان و راه های درمان آن

آیا کودک شما لجباز است؟ آیا نوجوانتان دائم با نظرها و سخنان شما مخالفت می کند؟


شاید پاسخ شما به این سوال ها مثبت باشد و نگران این باشید که فرزندتان لجباز است و برای کنار آمدن با لجبازی کودکتان از دوستان و نزدیکان راه حل هایی را جویا شده باشید.در ادامه این مطلب به بیان ویژگی های کودکان لجباز می پردازیم تا اولا لجبازی را ریشه یابی کنیم و ثانیا به راه های درمان این اختلال رفتاری بپردازیم؛ با ما همراه باشید و از زبان کارشناس ارشد روان شناسی ویژگی، دلایل و راه های درمان را بخوانید.حامد سیامکی خبوشان کارشناس ارشد روان شناسی و عضو سازمان نظام مشاوره و روان شناسی با اشاره به طبقه بندی DSM4 که طبقه بندی آماری و تشخیصی روان شناسی محسوب می شود، می گوید: افراد لجباز در این طبقه بندی یک سری ویژگی ها و خصوصیات خاص دارند که به برخی از این موارد اشاره می کنیم. طبق این طبقه بندی این افراد اغلب فعال هستند و از انجام خواسته ها و رعایت قوانین در دنیای بزرگسالان سرپیچی می کنند.آنان بسیار حساس و زودرنج هستند و اغلب زود خشمگین می شوند و به کینه توزی و انتقام جویی تمایل دارند. در کودکان لجبازی بیشتر در نافرمانی نمود پیدا می کند و خانواده ها بیشتر به علت این خصلت، کودک را لجباز توصیف می کنند. برخی والدین هر نافرمانی از سوی کودک را لجبازی می شمارند در حالی که اگر نافرمانی تداوم داشته باشد، آن را لجبازی می دانیم.

علل لجبازی در کودکان

علل لجبازی در کودکان بسیار گسترده و پردامنه است. از نظر بیولوژیکی اختلال در عملکرد غدد و اعصاب ممکن است یکی از عوامل لجبازی در کودکان باشد. اما بیشتر لجبازی ها ریشه در سبک رفتاری والدین دارد. به گفته سیامکی در ۴ مدل سبک توجه والدین به کودکان می توان ریشه لجبازی را شناسایی کرد؛ در قدم اول توجه ناکافی والدین ممکن است عامل لجبازی کودک باشد. به این معنا که چون کودک دچار کم توجهی است، با لجبازی قصد جلب توجه والدین را دارد و تلاش می کند از این طریق توجه آن ها را برانگیزد. برخی والدین هم به کودک «توجه مشروط» می کنند؛ حتما شنیده اند که والدین به فرزند خود می گویند: «اگر این کار را بکنی، پسر یا دختر خوبی هستی» آن ها با این کار در واقع خوب یا بد بودن کودک را به انجام دادن یا ندادن یک کار مشروط می کنند. از طرف دیگر والدین بسیاری هم هستند که با توجه بسیار زیاد به کودک او را لجباز بار می آورند.

این کودکان اغلب پرتوقع هستند و پس از مدتی هیچ چیز آن ها را راضی نمی کند.توجه منفی هم نوع دیگری از توجه است که معمولا با داد زدن، سرزنش و توهین کردن همراه است و کودک به عنوان مکانیسم دفاعی از لجبازی استفاده می کند.ناکامی هم یکی از علل لجبازی در کودکان است. کودکانی که دائم در رسیدن به اهداف خود شکست می خورند، لجباز بار می آیند. از طرفی خانواده هایی که دائم کودک را نهی می کنند، از او انتظارات زیادی دارند، از روش های تشویقی برای بالا بردن انگیزه کودک در انجام کارها استفاده نمی کنند، او را به سوی لجاجت سوق می دهند.نباید فراموش کرد که سرزنش و امر و نهی بیش از حد به کودک او را لجباز می کند. کودک به عنوان یک انسان حق دارد گاهی اشتباه کند بدون این که مستحق سرزنش باشد. در حالی که برخی والدین اجازه اشتباه کردن به کودک نمی دهند و بابت هر کار اشتباه او را سرزنش می کنند.

کودک در مراحل رشد درمی یابد که حق دارد اشتباه کند و مستحق سرزنش نیست. بنابراین در مقابل والدین جبهه می گیرد. انعطاف ناپذیری والدینی که انتظار شکست یا خطا را از کودک خود ندارند باعث می شود اجازه کسب تجربه به او را ندهند و اگر هم اجازه این کار را بدهند بابت هر اشتباه او را سرزنش می کنند.این کارشناس ارشد روان شناسی بالینی درباره لجبازی ناشی از خشم درونی کودک توضیح می دهد: گاه بروز ندادن خشم توسط کودک، باعث لجبازی می شود و گاهی اضطراب ها و تنش های درون خانوادگی به خشم درونی در او منجر می شود. هم چنان که الگوپذیری از والدین و تناقضات رفتاری والدین بر شکل گیری لجاجت در رفتار و شخصیت کودک نقش دارد. لجبازی برای کودک در واقع راهی برای رسیدن به هدف است زیرا او یاد گرفته است با لجبازی به هدف و خواسته خود برسد.او این الگو را از رفتارهای مستقیم والدین و یا تناقضاتی که در خانواده شاهد بوده، گرفته است.

والدینی که ضد و نقیض صحبت می کنند و خودشان لجبازی می کنند، در واقع لجبازی را آموزش می دهند و طبیعی است که کودک هم همان طور بارمی آید.دقت کنید که کودک با مهارت زندگی و مهارت های ارتباطی آشنا نیست و این والدین هستند که راه های رسیدن به هدف و نه گفتن را باید به او آموزش دهند.در کودکان دشوار، مبتلا به اوتیسم و بیش فعال، مبتلا به صرع و آلرژی،لجبازی بیشتر مشاهده می شود. همچنین تناسب نداشتن قد به وزن، کم کاری یا پرکاری غدد، اضطراب های نهان و فراگیر هم در این امر موثر است.


درمان
وی درباره شیوه برخورد با لجبازی کودکان توضیح می دهد: اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند. وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».

 

به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد.باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است. بنابراین لازم است برای نظر کودک احترام قائل شویم. از طرفی والدین خود باید از نظر شخصیتی و روانی ثبات داشته باشند تا بتوانند به کودک خود کمک کنند. والدین باید یاد بگیرند شنونده خوبی باشند و به کودک فرصت حرف زدن و تخلیه هیجان بدهند تا بتواند تخیلات، احساسات، تفکرات و هیجانات خود را بروز دهد. دخالت به موقع به هنگام دعواهای بچگانه بسیار مهم است.

لازم است والدین فقط وقتی کودکان در حال صدمه زدن به خود یا طرف مقابل هستند، دخالت کنند و در غیر این صورت اجازه دهند بچه ها خود مشکلاتشان را رفع کنند. والدین کنترل گر یا سلطه جو اجازه نمی دهند بچه ها استقلال کافی پیدا کنند، بنابراین کم کم به لجبازی و یا رفتارهای پنهان کارانه سوق داده می شوند.لازم است والدین به رفتارهای مثبت کودک بیشتر توجه کنند و در قالب بازی، داستان و شعر مهارت های زندگی، حل مسئله، مهارت های ارتباطی، درست درخواست کردن، دفاع از حق و حقوق را به او یاد دهند. فراموش نکنیم که لجبازی کودک در بسیاری از مواقع ناشی از اضطراب است.

 

اگر علاوه بر لجبازی، کودک مشکلاتی در خواب و تغذیه دارد باید به مشاوره مراجعه کرد تا ریشه آن شناسایی و رفع شود. دقت کنید که روش های تربیتی متناقض بین والدین لجبازی کودک را تشدید می کند. اگر یکی تنبیه کند، دیگری تشویق، یکی کنترل گر باشد، دیگری کودک را آزاد بگذارد این عوامل در واقع کودک را دچار تضاد می کند و باعث می شود که او نتواند به راحتی درست را از نادرست تشخیص دهد.نباید فراموش کرد که قاطع بودن پدر و مادر، شفاف بودن قوانین داخل خانواده و مقید بودن والدین به اجرای آن قوانین بهترین راهکار برای حل مشکل لجبازی بچه هاست. قوانین نباید سخت گیرانه، احساسی، پرتناقض و موقتی باشد بلکه باید آسان، همیشگی و لازم الاجرا باشد و همه اعضای خانواده به آن عمل کنند.

لجبازی بزرگسالان

بروز لجبازی در کودکان بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی است. لجبازی ممکن است تا دوران بزرگسالی هم ادامه پیدا کند زیرا در واقع لجبازی نوعی بازی است که افراد در زندگی به صورت ناخودآگاه آن را انجام می دهند و همان طور که گفتیم راهی است که بعضی برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده می کنند. اگر کودکی یاد گرفته باشد برای رسیدن به هدف (اسباب بازی، شکلات، تفریح و بعدها رایانه و خودرو و …) می تواند با گریه، قهر، داد و بیداد به هدفش برسد این کار را تا دوران بزرگسالی ادامه می دهد. این افراد در زمینه شغلی و تحصیلی نمی توانند رشد چندانی داشته باشند و مدام تغییر رشته یا تغییر شغل می دهند. از طرف دیگر در زندگی مشترک به صورت ناخودآگاه و ناآگاهانه سبک های لجبازی خود را ادامه می دهند و نمی توانند درباره مسائل و مشکلات خود با همسرشان به نتیجه برسند.

اصول اساسي فرزند پروري

برقرار رابطه مثبت با کودکان:

برقراري رابطه‌ي مثبت با كودك يا نوجوان از اصول اوليه ي فرزندپروري است. در بستر رابطه‌ي مثبت است كه مي توان ساير روش هاي فرزندپروري را بكار گرفت. برقراري رابطه‌ي مثبت عبارتست است از ایجاد فضایی که در آن بين مراقب و كودك احساس ایمنی، دوست داشته شدن و پذیرش وجود دارد و جنبه‌هاي مثبت رفتار كودك مورد توجه قرار مي‌گيرد. لازم است والدین اوقاتي را براي تعامل با كودك خود اختصاص دهند. در اين اوقات به صحبت های آن‌ها گوش دهند، با آنها حرف بزنند و به فعاليتي بپردازند كه هر دو از آن لذت مي برند. از راهنمائي كردن، نصيحت كردن، دستور دادن، سرزنش كردن و توبيخ در اين زمان‌ها اجتناب كنند. با آنها مهربان باشند، احترام بگذارند و علاقه خود را به صورت کلامی یا غیر کلامی ابراز نمایند. در مورد نوجوانان اين اوقات مي تواند كوتاه‌تر ولي مكرر باشد.

لازم به ذكر است كه نشان دادن محبت خود به كودك نبايد صرفا به اين زمان‌ها اختصاص يابد و لازم است همواره  وجود داشته باشد.   

برقراری ارتباط:

برقراي ارتباط به معني انتقال پيام و تعامل مشترك بين والد و كودك است. برقراري ارتباط با كودك به محيطي امن و فضائي مناسب براي گفتگو نياز دارد. در بسياري از مواقع انتقال پيام‌ها بين والد و كودك بخوبي انجام نمي‌شود و يا اينكه يك ارتباط يك سويه برقرار است.

 

در مورد نحوه ي برقراري ارتباط با فرزندان به اين نكات توجه كنيد:

1. احترام گذاشتن:

  • طوری با کودک حرف بزنید که دوست دارید او با شما آنگونه حرف بزند.

  • از غر زدن، مسخره کردن، تحقیر کردن کودک، متهم كردن اجتناب كنيد. 

  • قضاوت زودهنگام نكنيد.

  • از کودک خرده نگيريد و خطاهاي جزئي را ناديده بگيريد. 

2. اختصاص دادن زمان‌هايي مكرر، كوتاه مدت و با کیفیت برای تعامل با کودک:

· هر روز زمانی را هر چند کوتاه، واقعاً با کودک باشید طوری که احساس کند در دسترس او هستید.

· در این زمان تنها به کودک توجه کنید و کار دیگری انجام ندهید.

· با كودك فعاليتي را ترتيب دهيد تا هردو از آن لذت ببريد

3. به صحبت‌هاي کودک خود توجه كنيد.

به فرزندتان نگاه کنید.

  • به حرف هایش به دقت گوش دهید.

4. در برابر كودك به تندي واكنش نشان ندهيد.

  • با کودک جر و بحث نکنید.

  • در برابر عصبانیت کودک عصبانی نشوید.

اگر عصبانی شوید یعنی کودک توانسته بر شما مسلط شود و یا اینکه باعث می شوید کودک بترسد و نتواند با شما ارتباط برقرار کند.

5. به او نشان دهيد كه دوست داشتني است.

  • به کودک بگویید که دوستش دارید.

  • برای دوست داشتن کودک شرط نگذارید. مثلاً اگر مسواک نزنی دوستت ندارم.

  • رفتار کودک را مورد توجه قرار دهید و نه خود او را. مثلا "این رفتار تو مناسب نیست" نه اینکه بگوئید "تو فرزند بدی هستی." همچنین خوب بودن او را هم مشروط به انجام یک رفتار نکنید مثلا چون مسواک زدی پس بچه خوبی هستی.

  • سعی کنید بفهمید کودک چه نوع ابراز محبت فیزیکی را می پسندد (بوسیدن، نوازش کردن، در آغوش گرفتن) از همان روش براي ابراز محبت خود استفاده كنيد. 

6. براي برقراري ارتباط با كودك خود بازي كنيد:

بازی برای رشد کودک حیاتی است در طول بازی، کودکان مهارت های جسمانی، شناختی، اجتماعی و هیجانی خود را گسترش می دهند. در عین حال، بازی مفیدترین زمان برای ارتباط مادر یا پدر با کودک است. بازی با کودک وسیله ای جهت برقراری رابطه مثبت با کودک و وارد شدن در دنیای او و نیز آموزش کنار آمدن با دیگران، حل مسائل و کنترل رفتار است.

  • حداقل روزی نیم ساعت با کودک بازی کنید.

  • در بازی با کودک هرم قدرت وجود ندارد یعنی پدر یا مادر در رأس قدرت نیستند. در بازی به کودک اجازه ی رهبری دهید.

  • لازم است جای مناسبی برای بازی در نظر بگیرید. حتی سفره ی بازی پهن کنید تا بعد از بازی بتوان راحت وسایل بازی را در سطل بزرگ ریخت و سفره را جمع کرد و اتاق را به وضع معمولی باز گرداند.

تأیید و تشویق رفتارهای مثبت:

کودکان به تأیید و توجه نیاز دارند. وقتی کودکان تشویق و توجه مثبت در برابر رفتار مناسب شان دریافت می کنند میزان همکاری شان بیشتر شده و کنترل آنها بسیار آسان تر می گردد. از طرف دیگر احتمال وقوع دوباره آن رفتار افزایش می یابد.

- تقویت کننده مثبت عبارت است از هر نوع پیامد رفتاری که باعث افزایش احتمال وقوع مجدد آن رفتار می گردد.

انواع تقویت کننده های مثبت عبارتند از:

1- احساس غرور و افتخار درونی: این حس را می توان از طریق ابراز حس افتخار و غرور شخصي خود نسبت به رفتار خوب کودک به وی منتقل نمود.

2- ارایه ی توجه مثبت به صورت کلامی و غیر کلامی

 رفتار مثبت را از طريق كلامي و غير كلامي مورد تشويق قرار دهيد.

تشویق کلامی: متشکرم که همانطور که خواسته بودم اينكار را انجام دادی.

- کارت را خوب انجام دادی.

- کار قشنگی انجام دادی که به خواهرت کمک کردی که تکالیفش را تمام کند. 

تشویق غیر کلامی: چشمک زدن، لبخند زدن، بغل کردن، نوازش کردن، کف زدن

3- امتیاز دادن به کودک و پاداش های اجتماعی مثل رفتن به پارک و سینما، کمک در تهیه دسر یا غذا.

4- پاداش های عینی مثل جایزه ها، برچسب ها، اسباب بازی، خوراکی های خاص.

 

در مورد نحوه تشويق به نكات زير توجه كنيد:

· تشویق بايد متناسب با رفتار باشد: برای رفتارهای روزمره از تأیید کلامی یا غیر کلامی استفاده کنید و پاداشهای مادی را برای رفتارهای برجسته تر و مهمتر به کار ببرید.

· تشويق بايد متناسب با موقعيت باشد: اگر کودک در جمع دوستانش در حال بازي است و ممکن است از تحسین شدن خجالت بکشد، تأييد غیر کلامی به کار ببرید.

· به رفتارهای مثبت کودک توجه کنید: رفتار مثبت را با لبخند و تکان سر، تأیید کنید.

· در تحسین افراط نکنید: اگر بیش از حد کودک را تحسین کنید فکر می کند وظیفه دارد دیگران را خوشحال کند و این تنها راه ارزشمند بودن است؛ یاد می گیرد زیاد تحسین بخواهد و اگر تحسین نشود درباره ارزشمند بودن خود به شک می افتد؛ و يا اينكه فکر می کند تحسین نشدن بمعني مورد انتقاد قرار گرفتن است. 

· به تلاش های کودک بها دهید: همیشه دنبال نتیجه نباشید تلاش‌ها را نيز مورد توجه قرار دهيد.

· به توانمندی کودک اشاره کنید و نشان دهید که به او افتخار می کنید.

· جملات تأیید آمیز بگویید:

 من به کار تو اطمینان دارم.

 کار دشواری است ولی فکر می کنم از عهده آن بر می آیی.

در کارِ... روز به روز بهتر می شوی.

 

دستور دادن به کودک:

گاهی والدين از کودکان انتظاراتی دارند که کارهایی را انجام دهند و لازم است دستوراتی به آنها بدهند. فراموش نکنید دستور دادن به معنای پرخاشگری و عصبانیت نیست. دستور می تواند قاطع اما صمیمی باشد.

 

در مورد شيوه دستور دادن به نكات زير توجه نمائيد:

1- هنگام دستور دادن در فاصله نزدیک کودک بایستید. نگاهتان به کودک مستقیم باشد و حد الامکان سطح نگاه شما با کودک یکسان باشد. اسمش را صدا کنید.

2- دستورات را واضح و روشن بدهید. از دستوراتی که به صورت کلی مطرح می شود مثل مواظب باش، عجله کن و ... پرهیز کنید زیرا این دستورات مفاهیم انتزاعی دارد و کودکان آنها را درک نمی کنند پس "به جای مواظب باش" مشخصاً بگویید: " لطفاً دستت را به نرده ها بگیر".

3- دستورات مثبت بدهید یعنی افعال مثبت به کار ببرید. به کودک بگویید چه کاری را باید انجام دهد نه اینکه چه کاری را انجام ندهد.

4- از دستورات خواهشی و یا سوالی اجتناب کنید. افعال امری به کار ببرید.

5- درباره دستورات بحث نکنید و دلیل تراشی و فلسفه بافی نکنید. گاهی کودکان برای فرار کردن از زیر اجرای دستورات دائماً سوال "چرا " مطرح می کنند. این چراها لازم به پاسخگویی نیست.

6- به کودک فرصت اجرای دستورات را بدهید. پشت سر هم دستور ندهید.

7- دستورات غیر لازم و غیر ضروری ندهید.

8- بر اجرای دستور نظارت داشته باشید.

9- بلافاصله بعد از اینکه کودک دستوری انجام داد او را تشویق کنید.

10- پیش بینی کنید اگر کودک دستور شما را انجام نداد، پیامدی منطقی برایش در نظر بگیرید. اگر کودک دستور شما را اجرا نکرد، 5 ثانیه صبر کنید. دوباره تکرار کنید و اگر بلافاصله انجام نداد پیامدی را که درباره اش قبلاً هشدار داده بودید اجرا کنید. چانه زنی کودک را نپذیرید و پیامد را اجرا کنید.

11- کودکان بزرگتر را در وضع قوانین مشاركت دهید.

12- به جای امر و نهی کردن مرتب به کودک، محدودیت ایجاد کنید و حق انتخاب دهید.

 

آموزش مهارت های جدید:

رشد کردن مستلزم یاد گرفتن بسیاری از مهارت های جدید و پیچیده می باشد مثل مسواک زدن، لباس پوشیدن، حمام کردن و ... باید والدین به کودکان کمک کنند تا این مهارت ها را بیاموزند و یا رفتارهای درست گاه و بیگاه کوک را تثبیت نمایند. روش های مؤثر در این خصوص عبارتند از:

1- الگو بودن والد براي كودك: والدين بايد الگوي رفتاري باشند كه انتظار دارند كودك آن را بياموزد. مي توان در حين انجام يك رفتار آن را توصيف نمود و به كودك اجازه داد كه رفتار را تقليد نمايد. او را برای موفقیت ولو اندک تشویق کنند و او را برای تلاش بیشتر ترغیب کنند.

2- آموزش اتفاقی: وقتی کودک به طرف والدين می آید تا سؤالی بپرسد، چیزی بخواهد و ... زمانی است که می توانند به او آموزش دهند زیرا در این موقعیت، كودك به برقراری ارتباط با والدين علاقه مند است.

3- استفاده از جدول رفتاری: جدول رفتاری یک قرار داد مشخص است بین پدر و مادر با کودک که براساس آن کودک برای انجام فعالیتی مشخص و تعریف شده، پاداش هایی دریافت می کند. از جدول رفتاري مي توان براي آموزش يك مهارت يا رفتار جديد بهره گرفت.

 راهبردهای مدیریت رفتار نامطلوب:

همه بچه ها باید یاد بگیرند که محدودیت ها را بپذیرند و احساس سرخوردگی و ناامیدی خود را وقتی نمی توانند به خواسته هایشان برسند، کنترل کنند. اداره ی چنین موقعیت هایی برای والدین دشوار است. اما اگر والدین پیامدهایی را بلافاصله، پیوسته و قاطع برای رفتار نامطلوب استفاده کنند، کودکان خویشتنداری را خواهند آموخت.

در ابتدا سعی کنید بفهمید چرا کودک بدرفتاری می کند. کودکان به دلایل مختلف ممکن است بدرفتاری کنند:

1- برای جلب توجه

2- به دست گرفتن کنترل امور و قدرت نمایی

3- بیماری، خستگی، یا عصبانیت

4- کودک نمی تواند به دلیل مشکلات و بیماریها، رفتار خود را کنترل کنند.

کودکان بدرفتاری را به روش های مختلف انجام می دهد:

انجام کاری که شما دوست ندارید، سستی کردن در امور، بی تفاوتی، پرخاشگری و آزار خود و دیگران.

اگر کودک دستورات شما را انجام نداد یا رفتاری نامطلوب ارایه می دهد، می توانید از موارد زیر برای کاهش رفتار نامطلوب وی استفاده کنید:

بحث مستقيم:

وقتی کارآمد است که کودک یکی از مقررات اصلی خانه را گاهی فراموش می کند و بیشتر در مورد بچه هایی است که همکاری بیشتری دارند.

نحوه استفاده از بحث مستقيم:

ابتدا توجه کودک را به خود جلب کنید. سپس مشکلی را برایش توضیح دهید. سپس مختصراً توضیح دهید چرا این رفتار مشکل دارد [از جمله خبری استفاده کنید] . بعد رفتار صحیح را به کودک پیشنهاد دهید و از او بخواهید که آن کار را انجام دهد.

نادیده گرفتن:

اگر مشکل رفتاری خفیف باشد و خطر يا ضرري ايجاد نمي كند و حقوق ديگران را نيز ضايع نمي سازد (مثل زمانی که برای به دست آوردن چیزی، قشقرق راه می اندازد يا قصد توجه طلبي دارد) از این روش استفاده کنید.

 

نحوه ناديده گرفتن رفتار:

· خونسرد بمانید و عصبانی نشوید.

· به کودک توجه نکنید. به هیچ وجه به او نگاه نکنید و حرف نزنید (می توانید شروع به خواندن روزنامه کنید تا با کاری سرگرم شوید). هیچ حالت خاصي را در چهره نشان ندهيد.

· ممکن است در ابتدا بدرفتاری اش بیشتر شود. در این زمان اگر به او توجه کنید، تلاشتان به هدر رفته است.

· بی اعتنایی را تا وقتی ادامه دهید که رفتار آزارنده وجود دارد. به محض اینکه رفتار نا مطلوب قطع شد، می توانید به اولین رفتار مثبت او توجه کنید.

· در مورد رفتارهایی که خشونت به همراه دارد یا احتمال آسیب به کسی می رود، از این روش استفاده نکنید.

انتخاب پیامد:

پيامد رفتار مي تواند رفتار را تقويت يا خاموش سازد. هرگاه رفتاري منجر به پيامدي خوشايند شود آن رفتار تقويت مي شود و چنانچه پيامد ناگواري در پي داشته باشد رفتار خاموش مي شود.

از این روش برای مشکلات رفتاری شدیدتر استفاده کنید پيامد مي تواند پيامد طبيعي باشد يا پيامد قرار دادي. پيامد طبيعي آن چيزي است كه خود به خود در اثر رفتار بوقوع مي پيوندد. مثلا دست زدن به اجسام داغ باعث سوختن دست مي شود. پيامد قرار دادي آن چيزي است كه ما بعنوان قرار داد براي كودك تعيين مي كنيم. مثلا اگر کفش هايش را كثيف كند بايد آنها را بشويد. والدين بايد دقت نمايند كه از پيامدهاي طبيعي خطرناك براي كنترل رفتار استفاده نكنند مثلا اينطور نباشد كه اجازه دهند دست كودك را بسوزد، كه دوباره سراغ آب جوش نرود!

 

گاهي پيامد رفتار بصورت اعمال محروميت است، محروميت كوتاه مدت از چيزي كه كودك دوست دارد كه در اين موارد مي بايست به نكات زير توجه شود:

· محروميت باید متناسب با رفتار باشد.

· کودک را از فعالیت یا اسباب بازی که کانون مشکل است محروم کنید.

· مدت محروم کردن باید کوتاه باشد از 5 تا 30 دقیقه معمولاً زمان مناسبی است.

· قبل از محروم کردن، حتماً دلیل این کار را برای کودک توضیح دهید:

· بعد از اتمام زمانی که قرار گذاشته اید، فعالیت یا اسباب بازی مورد نظر را باز گردانید و با توضیح درباره رفتار جایگزین صحیح، بکوشید از تکرار اتفاق قبلی جلوگیری کنید. اگر دوباره اطاعت نکرد این روش را به مدت طولانی تری استفاده کنید یا از روش اتاق خلوت استفاده کنید.

· تهدیدهایی که امکان انجام دادن آن وجود ندارد بیهوده است. کودک به سرعت متوجه می‌شود که تهدید شما بی اساس است و می فهمد که شما احساس ناتوانی می کنید.

 

مراقبت والدین از خودشان:

فرزند پروری وظیفه ی دشواری است. لازم است که والدین به خود و نیازهایشان توجه کنند و مراقب سلامت روانی و جسمانی خویش باشند. متمرکز کردن زندگی، فقط بر فرزندان نه به نفع والدین است نه به نفع کودکان. پدر یا مادر از حقوقی برخوردار هستند: دوستی ها، حفظ فضای خصوصی، زمانی برای خودشان و غيره

 

در مورد نحوه ی مراقبت از خود به نكات زير توجه كنيد:

  • هر روز سعی کنید یک فعالیت خوب یا جالب برای خودتان انجام دهید.

  • آرام بمانید. تقریباً هر روز زمانی را به آرام سازی خود اختصاص دهید. 15 دقیقه نفس عمیق بکشید. این کار را با فشار انجام ندهید. عضلات خود را از سرتا پا به تدریج و به ترتیب ابتدا منقبض و سپس رها کنید.

  • خودتان را بپذیرید و دوست داشته باشید. بر نکات مثبت خود تمرکز کنید و به آن توجه نمایید.

  • با باورهای نامعقول خود مبارزه کنید. از خود گله نکنید. از گفتن واژه های دلسرد کننده و مطلق مثل مجبورم، باید و ... اجتناب کنید.

  • انتظار واقع بینانه از خود داشته باشید. هر کس ممکن است اشتباه کند. هیچ کس کامل نیست.

  • به خود اطمینان خاطر بدهید اگر خودتان احساس اطمینان خاطر نداشته باشید، انتقال آن به کودک نیز مشکل می شود .