تب

برای همه ما پیش آمده که بخواهیم کاری را انجام دهیم ولی چون از نتیجه آن اطلاع نداریم یا از تواناییهای خود آگاه نیستیم ترجیح می دهیم که انجام آن را شروع نکنیم تا دچار نگرانی و استرس نشویم. بنابراین در این جلسه دانش آموزان ابتدا در مورد تواناییهای خود و ترسهای خود از انجام کارها را بیان نمودند سپس بازی تواناییها را انجام دادند و به سوالات محتوایی پاسخ دادند و انیمیشنی در این خصوص تماشا نمودند و به این نتیجه رسیدند که : افراد موفق کسانی هستند که با وجود اینکه از پیامدهای برخی فعالیتها و کارها اطلاع ندارند، اما چون خودشان را می شناسند و می دانند که به دنبال چه هدفی هستند ، برای انجام کار اقدام می کنند و اگر موفق هم نشوند می دانند که تجربه ای به دست آورند.

در روابط انساني هميشه به دلايل مختلف مانند ناآگاهي، استرس، مشکلات اقتصادي و اختلالات اعصاب و روان اين ظن و گمان وجود دارد که رفتاري با ديگران داشته باشيم يا رفتاري با ما شود که زمينه ناراحتي فراهم آيد. «تحقير کردن» يکي از اين رفتارهاست که مي تواند فرد تحقير شده را در موضع ضعف و ناراحتي قرار دهد؛ موضعي که به هر حال اگر نمي توانيم از آن پيشگيري کنيم، مي توانيم با راهکارهايي از آسيب هايش جلوگيري کنيم. در این جلسه دانش آموزان با واژه  تحقیر بیشتر آشنا شدند و به بیان تجربیات خود و احساسی که در آن موقعیت ها داشتند ، پرداختند ، سپس بازی برچسب را انجام دادند و فعالیتهای مرتبط را انجام دادند . در گام بعدی با راهبردهای مقابله با موقعیت های تحقیر آمیز آشنا شدند و به این نتیجه رسیدند که : من سعی می کنم ناراحت نشوم ، من سعی می کنم بیشتر تلاش کنم.

 

آدم ها برای تعیین اهداف و مسیر زندگی شان دست به ارزیابی خودشان می زنند و برای این ارزیابی هم دائم خودشان را با اطرافیان مقایسه می کنند. این مقایسه کردن درست است که گاهی باعث ایجاد انگیزه در زندگی ما می شود اما همیشه اثر مطلوبی روی ما نمی گذارد، چون وقتی در همه موارد شروع کنیم به مقایسه کردن دست به تقلید از دیگران می زنیم و آن وقت به جای آن که خودمان باشیم، بیشتر شبیه دیگران زندگی می کنیم. مقایسه کردن زیادی باعث می شود ما به استعدادها و توانایی های واقعی خودمان بی توجه شویم و آن ها را بی ارزش بدانیم و به دنبال داشته های دیگران باشیم.بنابراین در این جلسه ابدا دانش آموزان به تعریف واژه مقایسه کردن پرداختند و تجربیات خویش را بیان نمودند سپس خصوصیات خویش را در پروانه ثبت نمودند و انیمیشی در این رابطه نمایش داده شد و به این نتیجه رسیدند که : حرکت  درست در زندگی زمانی است که ما از تجربه دیگران تنها درس بگیریم و آن وقت بر اساس افکار و احساسات و عقاید درونی خودمان زندگی کنیم.

همدردی و همدلی به کودک اجازه می دهد خود را جای دیگران بگذارد. به کودک توانایی درک دیدگاه یا موقعیت شخص دیگر و ارائه حمایت احساسی را می دهد. همدلی یعنی قدرت نزدیکی احساسی با کسی دیگر. همدردی یعنی احساس نگرانی برای کسی که غمگین یا نیازمند است. کودکان اصولی را برای «رفتار نوع دوستانه» و کمک به دیگری بدون توقع منفعتی عینی در عوض آن شکل می دهند. فرزندانی که قادرند خصلت های همدردی و همدلی را رشد دهند به صبوری و دلسوزی، درک نیازهای دیگران و کنترل بهتر خشم تمایل بیشتری دارند و احتمالا مهارت ها و روابط اجتماعی بهتری خواهند داشت. کودکانی که در تشخیص احساسات غیر کلامی دیگران پیش تر بوده اند هر چند بهره هوشی آن ها بیش از سایر دانش آموزان نباشد، ولی پر طرفدار و از نظر احساسی با ثبات ترند و در مدرسه خوب برنامه اجرا می کنند. کودکانی که فاقد این ویژگی ها هستند ممکن است بیشتر پرخاشگر باشند و در روابط اجتماعی خود بیشتر دچار مشکل شوند.بنابراین به دلیل اهمیت این موضوع در این جلسه ابتدا داستانی نقل گردید و دانش آموزان به تبادل نظر پرداخته و بعضی از آنها به بیان تجربیات خود پرداختند سپس فعالیت همدل های برنده را اجرا نمودند و به این نتیجه رسیدند که : همدردی و همدلی به ما اجازه می دهد خود را جای دیگران بگذاریم ، توانایی درک دیدگاه یا موقعیت شخص دیگر و همچنین  ارائه حمایت احساسی  یعنی قدرت نزدیکی احساسی با کسی دیگررا داشته باشیم.

در این جلسه پیرو جلسه گذشته به مهارتهای مدیریت استرس و نگرانی پرداخته شد و دانش آموزان به ریلکسیشن پرداختند و بعد از آن به سوالات مختلفی که بعد از آرام سازی طرح گردید پاسخ داده وتجربیات مثبت خویش در استفاده از این راهبرد ، ثبت و با دوستان خویش به اشتراک گذاشتند و به این نتیجه رسیدند که آرمیدگی یکی از راه حل های مناسب کسب آرامش و امنیت می باشد ودر این حالت می توانیم حال خوبی داشته باشیم وکمتر آسیب دیده و موفقیت بیشتری داشته باشیم.

نگرانی فکری است که ما را ناراحت می کند و باعث می شود که احساسات بدی را در درون خودمان داشته باشیم و علت بسیاری از این احساسات ناخوشایند در ما باشد . در این جلسه با هدف شناخت منبع استرس و نگرانی و مدیریت آن ، ابتدا داستان روز سخنرانی نقل شد و دانش آموزان به سوالات محتوایی پاسخ داده و به تبادل نظر پرداختند سپس در موقعیت های مختلف احساسات و واکنش های خود را ثبت نموده و به شناخت بیشتری از خویش وتمرین راههای مقابله با این احساسات منفی پرداختند.

نوشتن آرزوها و اهداف اولین قدم مهم به سمت دست پیدا کردن به آنهاست.اول به این دلیل که نوشتن آنها محبورمان می کند اهدافمان را تصویرسازی (تجسم) نماییم  و دوم به این دلیل که عمل نوشتن آنها، تعهدی نسبت به آنها در شما ایجاد میکند. نوشتن اهداف، خط سیر ما را به سمت موفقیت ایجاد می کند.  بنابراین در این جلسه دانش آموزان اهداف و آمال خود را بر روی بالن خویش ثبت نموده و تمرکز بیشتری روی اهداف تان پیدا کردند در نتیجه گام بزرگتری در جهت خود آگاهی خویش برداشتند.همچنین دل نوشته های خود را از پدرشان بر روی پروانه ها نوشته و تزئین نمودند .

همدردی و همدلی به کودک اجازه می دهد خود را جای دیگران بگذارد. به کودک توانایی درک دیدگاه یا موقعیت شخص دیگر و ارائه حمایت احساسی را می دهد. همدلی یعنی قدرت نزدیکی احساسی با کسی دیگر. همدردی یعنی احساس نگرانی برای کسی که غمگین یا نیازمند است. کودکان اصولی را برای «رفتار نوع دوستانه» و کمک به دیگری بدون توقع منفعتی عینی در عوض آن شکل می دهند. فرزندانی که قادرند خصلت های همدردی و همدلی را رشد دهند به صبوری و دلسوزی، درک نیازهای دیگران و کنترل بهتر خشم تمایل بیشتری دارند و احتمالا مهارت ها و روابط اجتماعی بهتری خواهند داشت. کودکانی که در تشخیص احساسات غیر کلامی دیگران پیش تر بوده اند هر چند بهره هوشی آن ها بیش از سایر دانش آموزان نباشد، ولی پر طرفدار و از نظر احساسی با ثبات ترند و در مدرسه خوب برنامه اجرا می کنند. کودکانی که فاقد این ویژگی ها هستند ممکن است بیشتر پرخاشگر باشند و در روابط اجتماعی خود بیشتر دچار مشکل شوند.بنابراین به دلیل اهمیت این موضوع در این جلسه ابتدا داستانی نقل گردید و دانش آموزان به تبادل نظر پرداخته و بعضی از آنها به بیان تجربیات خود پرداختند سپس فعالیت همدل های برنده را اجرا نمودند و به این نتیجه رسیدند که : همدردی و همدلی به ما اجازه می دهد خود را جای دیگران بگذاریم ، توانایی درک دیدگاه یا موقعیت شخص دیگر و همچنین  ارائه حمایت احساسی  یعنی قدرت نزدیکی احساسی با کسی دیگررا داشته باشیم.